بسم الله الرحمن الرحیم
ضرورت توجه بیشتر به خط فارسی در تاجیکستان
در سال 2014 بحث برگشت به خط فارسی در تاجیکستان همچنان به عنوان یکی از بحث های داغ بین محافل علمی و دانشگاهی و توده مردم باعث ابراز نظرهای گوناگون شده است.
یکی از فعالترین اندیشمندان در این حوزه استاد صفر عبدالله است.
صفر عبدالله که در سال 1984 در انستیتو زبان و ادبیات جهانِ روسیه از رساله دکتری خود با عنوان "حماسههای ملی در شعر معاصر فارسی (ایران، افغانستان و تاجیکستان)" دفاع کرده است، خود را پژوهشگر ایرانی تبار تاجیک، ساکن قزاقستان می داند؛ پژوهشگر ارشد بخش ایرانشناسی پژوهشگاه خاورشناسی دانشگاه آلماتی و استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ابوریحان آلماتی (پایتخت قزاقستان) است. ایشان بیش از بیست و اندی سال است که در قزاقستان زندگی و در دانشگاههای قزاقستان زبان و ادبیات فارسی تدریس می کند. استاد صفر عبدالله همچنین در زمینه ایرانشناسی کارهایی درخور انجام داده است. آخرین نوشته ایشان که بازتاب زیادی داشته است با عنوان باید به دبیره پارسی برگردیم در سالروز تولد این استاد فرهیخته (30/12 نهم دیماه) تقدیم حضورتان می شود.
باید به دبیره پارسی برگردیم!
همه کسانی که امروز با احیای خط ملی ما مخالفت میکنند، یا درک این مساله را ندارند و یا آگاهانه از پیشرفت کشور ما ، تاجیکستان، مانع می شوند و یا هرزههایی امثال "سراسر باسواد" بودن و دوباره "بیسواد شدن مردم" باور کردهاند. مساله این است که خط نیاکان ما برای ما تاجیکان، خط ملی است. و به هرزه خائنانه و یا ناآگاهانه برخی که آن را "خط عربی" و از ما بیگانه میگویند، نباید باور کرد. زیرا از یک سو، این خط در اساس خطی ایجاد شد که قبلاً نیاکان ما هنوز از زمان هخامنشیان از آن استفاده میکردند، از سوی دیگر، در ایجاد این خط جدید تاجیکان نقش مؤثر داشتهاند. آنها نه تنها خط بلکه ادبیات کتبی را ، یعنی ادبیات کلاسیک را نخست به زبان عربی (منظور ادبیات شعوبیه است) و بعداً به پارسی نو پایهگذاری کردند. در این باره صدها ادبیات و مأخذ هست که این افراد یکی را هم ندیدهاند و دعوایشان از دانششان جلوتر حرکت میکند. گذشته از این ملت ما با همین خط دوباره پس از حمله منحوس عرب احیا شد و زبان فارسی نو را محض نیاکان ما در ورارودان و خراسان ایجاد کردند و طبیعت این زبان نو را به همین خط مطابق ساختند! ملت ما با همین خط تشکل یافت! سامانیان که نقش مهمی در احیای دوباره فرهنگ ما داشتهاند فرهنگ ملی را با همین خط رونق دادند! همان سامانیانی که امروز ما برحق با نام و نشان ایشان افتخار داریم، نیز مثل دیگر سلالههای تاجیک تبار، همین خط را پذیرفتند و مطابق و موافق بر زبان ما دانستند... همه شاهکارهای ادبی، علمی، جغرافیایی، تاریخی، پزشکی و فرهنگی ما با این خط آفریده شده است. در طول هزار و اندی سال، زبان ما از این خط جدا نبوده و با همین خط هم نوا شد..."شاهنامه" که بزرگترین شاهکار ادبیات جهان و هستی نامه قوم ماست، با همین خط ثبت شد. بوعلی و ابوریحان با "دانشنامه" و "تفهیم" که به همین خط آفریده شد، زبان ما را به عنوان زبان علم معرفی کردند. صدها هزار کتاب به این زبان مقدس با همین خط نگاشته شد! و این زبان را بدون خط نیاکان نمیتوان تصور کرد! هرزهگویان ملت را گول میزنند که گویا همه شاهکارهای ادبی را به خط سیریلیک بازگردانیدهاند و یا باز میگردانند. مطمئن باشید که اینها یا ناقص العقل هستند و یا از فرهنگ و تمدن ما بیخبر هستند. آن اقیانوس عظیم فرهنگ و تمدن بیمثل زبان ما را که به خط ملی ثبت شده است، بعد از هزار سال هم، نمیتوانند کاملاً بازگردان بکنند. از سوی دیگر، در کشور ما هیچ کتابی را نمیتوان پیدا کرد که به طور کامل و با صحت متن برگردان شده باشد. هر کتابی را اگر کسی مطمئن باشد که بگوید کاملاً صحت و بدون اشتباه برگردان شده است، لطف بکند و این جا بیاورد، تا ببینیم، تا کجا صحت دارد. اغلب دیوانهای اشعار گذشتگان که با خط سیریلیک انتشار یافته است، پر از اشتباه است. این نه به آن معناست که کارشناسان ما توان برگردان را ندارند، بلکه از آن جهت است که خط ناچسبان روسی امکان همه آوازها و حروف ما را رساندن ندارد. گذشته از این، کسانی که مخالف احیای خط ملی هستند و مینویسند که مردم بیسواد میشوند، آیا باری اندیشیدهاند که چرا کمونیستان وقتی خط را از ملت ما گرفتند و خط روسی را راه انداختند، باری فکر نکردند که این ملت خردپیشه را کاملاً بیسواد میکنند و کردند؟! هم امروز که ما را "چو کودکان خطکی و سوادکی است!" باز ترس هم داریم که خلق بیسواد خواهد شد؟! نه، عزیزان، این خودفریبی است! اولاً چنانکه بارها نوشتهام، این کار را باید با برنامهریزی دقیق و در دوام 10 تا پانزده سال انجام داد که همه آن را فرا بگیرند! دیگر این که باید همیشه در یاد داشته باشیم که خط روسی خط تحمیلی است که برای ملت ما را بیسواد کردن و از گذشتهامان جدا کردن و با ملیونها پارسیزبان قطع رابطه کردن بر سر مردم بینوای ما که آن زمان بر اثر ترک تازیهای چندین ساله و روس تازیهای قریب صدساله از نظر مادی و معنوی ضعیف شده بودند و قابلیت مقاومت و توان مقابلت نداشتند، بار کردهاند! تاریخ ما در سده آخر نشان داد که این گسستگی با نیاکانمان ما را همیشه "خواری مدام" داده است! همه بدبختیهایی که به سر مردم ما آمد و خودناشناسایی هایمان نیز مربوط به ناآگاهی و قطع رابطه با نیاکانمان و با تاریخ پرشکوهمان بوده است! احیای خط ما را با نیاکانمان میپیوندد، ما را به خودشناسی رهنمون میکند، معاشرت فرهنگی با هم زبانانمان (با صدها میلیون!) پارسی گویان و پارسی دانان را تأمین میکند، برایمان صدها جلد کتابی که از همه زبانها به زبان ما ترجمه شده و با خط ملی در تهران و کابل و تمام جهان انتشار یافته است، دسترس میگردد... هرج و مرجی که امروز در زبانمان داریم، برهم میخورد. از همه مهم، ما همچون یک ملت واحد و پیشرفته رشد خواهیم کرد. دیگر دعواهایی امثال این که کدام گویش را اساس قرار دادهاند و کدام شیوه را باید اساس قرار داد، معنی خویش را از دست خواهد داد! پس باید به خاطر پیشرفت و شکوفایی کشورمان و ملتمان، به خاطر شریک و سهیم ماندن در میراث گرانسنگ زبان پارسی و فرهنگ چندهزارساله ایرانی، باید دست یکدیگر را بگیریم و این بیعدالتی را که در سده آخر با زبان ما کردند اصلاح کنیم زیرا خط ملی ما ضامن زنده ماندن ما همچون یک ملت معظم پارسیزبان در طول قرنها بوده است. حالا کار به جایی رسیده است که چون ما خط فارسی را از دست دادیم و نام زبانمان را دیگر کردیم، افرادی ما را با آن متهم میکنند که ما میخواهیم میراث پارسیزبانان را مال خود بکنیم. بیایید به چنین دشمنان امکان و بهانهای ندهیم و خطمان را احیا بکنیم!
به امید خدا و آن روز خوش که خطمان برقرار و کشورمان پایدار و روحمان استوار باشد و تا باد چنین بادا!