معلمی یعنی تربیت یک نسل برای یک نسل دیگر و حفظ آرمانها و هدفهای یک کشور برای پیشرفت و توسعه. معلم موجودی بی پایان است که علم الهی را در خود می گنجاند و آنرا به سوی متعلمین خود شرف یاب می کند و سپس نور تقوا و صداقت را درخود و آموزش دهندگان سوق می دهد.4
انسان در مدرسه ساخته می شودو دارای ارزشهایی است، متعالی،هدفمند و مقدس. پس این معلم است که باید آن را سازمان دهی کند. و تا رسیدن به هدف مورد نظر، انسان را هدایت کند. و با وسعت و نگاه روشنی به آینده توجه کند.
انتظار می رود که معلم فردی رشد یافته باشد و تواناییها را از پیش کسب کرده باشد. در گام اول که سخن از توانایی است، ذهن متوجه داناییهای جسمی می شود. ناگفته پیداست که یاددهنده سالم و با نشاط برای کار مهمی که قرار گرفته است انجام دهد، آمادگی لازم را به خوبی کسب کرده است. زیرا معلمی حرفه ای است که نیازمند انرژی و توان زیادی است5 انسان به مثابه موجودی که در اجتماع زندگی میکند، دارای ارزش هایی است. این ارزشها متأثر از فرهنگ جامعه است. و انتظار می رود که معلم نماینده فرهنگ جامعه خود باشد. این فرهنگ شامل همه نظریه ها، باورها و ارزشهای اجتماعی می شود که در رفتار معلم به گونه ای هنجاری متجلی می شود.مدرسه و کلاس درس هر یک نیز جامعه ای کوچک است که تحت تأثیر نفوذ فرهنگ جامعه قرار دارد. ومعلم باید به مثابه الگوی این ارزشها ی اجتماعی، بتواند با فراگیرندگان به گونه ای آزاد و انتقادی در مورد ارزشهای اجتماعی،درستی یا نادرستی، همخوانی و ناهمخوانی آنها با زمان به دنبال نظر بپردازد.6