نشست نقد و بررسی و آیین رونمایی کتاب «سینمای ملّی و جهانی شدن» با حضور دکتر شهاب اسفندیاری (نویسنده کتاب)، دکتر عماد افروغ (جامعه شناس و استاد دانشگاه)، و جمعی از اهالی فرهنگ و هنر روز 25 شهوریور 1393 در سالن اجتماعات انتشارات سروش برگزار شد.
در ابتدای این مراسم مهدی فضایلی، مدیر عامل انتشارات سروش، توضیحاتی درباره مفهوم جهانی شدن ارائه داد. سپس عماد افروغ که به عنوان ناقد کتاب «سینمای ملّی و جهانی شدن» در این نشست حضور داشت، صحبت های خود را در سه بخش معرفی، ارزیابی، و پیشنهاد ایراد کرد. سخنران پایانی این مراسم شهاب اسفندیاری بود که برای صحبت درباره محورهای اصلی مورد پرسش و پژوهش قرارگرفته این اثر و پاسخ به سؤالاتی انتقادی مربوط به آن حضور یافته بود. (متن فوق از گزارش ایرنا برگرفته شده که برای خواندن ادامه آن می توانید بر «ادامه مطلب» در زیر کلیک کنید.)
فیلم کامل نشست در سایت سیمافکر:
- بخش اول
- بخش دوم
گزارش های خبری از نشست:
- گزارش اول خبرگزاری ایرنا، سخنان دکتر افروغ.
- گزارش دوم خبرگزاری ایرنا، سخنان آقای فضائلی و نویسنده کتاب.
- نقد و بررسی کتاب توسط خبرگزاری ایرنا.
- گزارش اول خبرگزاری مهر، سخنان دکتر افروغ.
- گزارش دوم خبرگزاری مهر، سخنان نویسنده کتاب.
- گزارش خبرگزاری فارس از مراسم.
- گزارش تصویری خبرگزاری فارس از مراسم.
- گزارش خبرگزاری کتاب (ایبنا) از مراسم.
- گزارش روزنامه ایران از نشست.
- گزارش سایت علوم اجتماعی ایرانی اسلامی.
عماد افروغ با تبریک بمناسبت روز ملّی سینما درخصوص جلساتی که در کمیسیون فرهنگی دوره هفتم مجلس شورای اسلامی با اهالی سینما داشته است گفت: در یکی از جلسه ها که آقایان علیرضا رئیسیان و رضا میرکریمی نیز در آن حضور داشتند، از آن ها سؤال کردم که نظر شما در مورد سینما چیست؟ چه تعریفی از سینمای ملّی دارید؟ نسبت سینما با جامعه و فرهنگ چیست؟ وضع سینمای ملّی ما در قبل و بعد از انقلاب به چه شکل بوده است؟ که آقای رئیسیان در پاسخ به این سؤالات گفتند: این ها سؤالات آسانی نیست و نیاز به چندین تحقیق و رساله ی پژوهشی دارد.
به نظر من حق با آقای رئیسیان بود و بر همین اساس به آقای شهاب اسفندیاری تبریک می گویم که بالاخره یکی از این رساله ها را کلید زد و در قالب یک پایان نامه به بخشی از این پرسش ها پاسخ داد.
وی توجه به وجه فرهنگیِ مقوله جهانی شدن را کمترین حُسن مربوط به این کتاب عنوان کرد و افزود: اسفندیاری در تعریف مفهوم جهانی شدن «توجه و احترام متقابل به فرهنگ ها» را به عنوان تعریف مختار خود معرفی می کند و نگاهی ترکیبی به این مقوله دارد.
افروغ با بیان این که اختیار کردن یک نظریه ترکیبی به مبنایی منسجم و فلسفی نیازمند و در غیر این صورت موجب بروز نگرش های التقاطی می شود، توضیح داد: کتاب «سینمای ملّی و جهانی شدن» از سه نظریه «میدانی رابرتسون»، «جریانی آپادورای» و «تحوّل یابندگی یا گشتارهای جهانی دیوید هلد» درباره جهانی شدن بهره گرفته است.
وی سپس در تشریح مختصر هر یک از نظریه های مذکور تصریح کرد: رابرتسون در نظریه میدانی اش نگرشی دیالکتیک (مناظره ای) دارد و بایستی این نگاه منظومه ای در تمام زمینه ها مدّ نظر قرار دهیم.آقای اسفندیاری تعبیر «کلیّت یافتن جزئی گرایی و جزئی شدن کلّی گرایی» از نظریه رابرتسون ارائه داده و این کلّ و جزء در اینجا می تواند مربوط به جهانی شدن و هویت ملّی باشد. البته باید این را افزود که آقای رابرتسون به بحث هژمون و سلطه ی جهانی شدن بی توجه است.
این استاد دانشگاه تهران ادامه داد: نظریه آپادورای نیز رویکرد جهانی شدن را منقطع از همه گذشته ها عنوان می کند و بر دو مؤلفه ی مهّم رسانه ها و مهاجرت در زمینه جهانی شدن تأکید دارد. بر همین اساس در این کتاب سعی شده تا بر نظم پیچیده ی متداخل و انحصاری اقتصاد فرهنگی نوین جهانی توجه داده شود و اشاره می شود که آقای آپادورای در نگرشی نادرست دولت های ملّی را رو به زوال می داند.
افروغ افزود: نظریه گشتارهای جهانی نیز تلاش دارد تا یک نظریه ی بین رشته ای درباره ی جهانی شدن ارائه دهد و اشاره بر این نکته دارد که مسأله ی جهانی شدن بدون سابقه ی تاریخی است و نتیجه ای نامعلوم دارد.
وی در ادامه نتایج اصلی نظریه ترکیبی شهاب اسفندیاری در زمینه ی سینمای ملّی و جهانی شدن این چنین عنوان کرد:
1- تغییرات درون ذهنی در سینمای ملی ایران باید مورد توجه قرار گیرند کنیم و ببینیم که متن فیلم ها در ارتباط با یک کارگردان قبل و بعد از جهانی شدن چه تغییراتی به لحاظ ذهنی داشته است.
2- چگونگی واکنش های موجود نسبت به مسأله جهانی شدن مورد مطالعه قرار بگیرند و از این منظر محتوای فیلم های مختلف را مورد بررسی قرار دهیم.
3- چگونگی بازنمایی هویت (اعم از هویت قومی، جنسی، نژادی، طبقاتی، و یا ملّی) در تولیدات سینمای ملّی.
4- پاسخ گویی به این موضوع که آیا برنامه ی صنعت سینما ی ژاپن در عصر تراملّی نوعی تقلید فرهنگی است یا نشانه ای از سینمای ملّی.
5- تاثیرات سینمای ترا ملّی گرایی بر ابعاد سیاسی کار فیلم سازان ملّی ما چگونه بوده است.
6- نشانه های افول یا رفع نگرانی ها در خصوص آمریکایی شدن در میان سینماهای محلی های مختلف در چارچوب ترکیبی ارائه شده چگونه بوده است. برای مثال در میان نظریه پردازان جهانی شدن عدّه ای معتقد هستند که این رویکردها حاکی از «جهانی سازی» است که در قالب شدن اتخاذ شده است. اگر «نوسازی» را معادل «مدرنازیشن (Modernization) » می دانیم، چگونه است که ترجمه ی Globalization «جهانی شدن» عنوان می شود نه «جهانی سازی»؟ بعضی در این رابطه معتقدند که بیشترین القائات «سازی» را می توان در قالب «شدن» گفت، چراکه «شدن» امری طبیعی است و اراده ای در پس آن وجود ندارد. بنده در اینجا یک بحث فلسفی دارم و آن این است که هیچ چیزی را در این عالم خالی از اراده نمی پذیرم. بنابراین اگر بعضی ها از آینده نگری سخن می گویند، معنای آن مشخص نیست. چراکه ایراد فلسفی در این زمینه وجود دارد و گویی آینده قرار است برای انسان اتفاق بیافتد! اگر چنین است، پس خلاقیّت و عاملیّت انسان چگونه تعریف می شود؟
7- بررسی مداخله دولت ها در صنعت سینما و امور سینماگران در دوران جهانی شدن رو به افول بوده است یا خیر؟
8- بررسی تفاوت های دوره کنونی جهانی شدن در تاریخ فیلم با توجه به رویدادهای اوّلیه ی سینما.
9- بررسی تأثیرات خصوصی سازی در سینمای ملی .
10- بررسی وضعیت نسبت تغییر مصرف محصولات فرهنگی خارجی به داخلی در چند سال اخیر و تأثیر تصمیم های نهادی در زمینه های ساخت و توزیع محصولات فرهنگی
افروغ سپس به ارائه نکاتی درباره ی سینمای ملّی و امر ملّی پرداخت و گفت: نویسنده این کتاب، هویت یا امر ملّی را «برساختگی» عنوان می کند، یعنی امر ثابت ذات گرایانه ای را برای هویت ملّی قائل نیست که این امر محلّ بحث است. بنده معتقدم هویت هم دارای امر ثابت است و هم امر متحول، در غیر اینصورت هویت معنا پیدا نمی کند و نقض غرض می شود.
وی تعاریفی که اسفندیاری در این کتاب در رابطه با سینمای ملّی ارائه کرده است را ستودنی دانست و مهمترین نتیجه گیری های وی در این زمینه را این گونه توصیف کرد:
1- سینمای ملی فرصتی است برای بازنماییِ به حاشیه رانده شده ها .
2- نقش سینمای ملّی در شناخت دیگری (تشخیص شباهت ها و تفاوت ها و تجربه تفاهم و احترام متقابل) یا بعبارتی وحدت در عین کثرت که سینمای ملّی ما سخت بدان محتاج است و از این طریق معزلات فرهنگی و فلسفی حوزه ی سینمای ما حل خواهد شد.
3- سینمای ملّی مانند جریان های روشنفکری می تواند جایگاهی رهایی بخش و آگاهی بخش داشته باشد.
4- سینمای ملّی عاملی برای عاملیّت استعمارشدگان است.
5- به رغم همه قابلیت ها و وجوه مثبت سینمای ملّی، این هشدار را می دهد که نباید نگاهی دور از دسترس و آرمان گرایانه نسبت به آن داشت.
افروغ در بخش پایانی سخنان خود ضمن این که توجه به مقوله ی فرهنگی جهانی شدن را مهم ترین شاخصه ی این کتاب عنوان کرد، ارزیابی اسفندیاری از کارنامه ی چند کارگردان ایرانی (ابراهیم حاتمی کیا، محسن مخملباف و داریوش مهرجویی) مورد بررسی قرار گرفته در این پژوهش را دقیق، عالمانه و منصفانه خواند و گفت: باید تبریک گفت که ایشان توانست ادبیات و مضامین انسانی، عرفانی، و انقلابی برخی از فیلم های ایرانی از جمله آثار حاتمی کیا را به دنیای دیگر منتقل کند.
وی با تأکید به این موضوع که لذّت مطالعه ی نقد و ارزیابی ایشان از فیلم های حاتمی کیا ما را به آن حال و هوای خاص دوران دفاع مقدّس می برد، گفت: من فرصت را مغتنم می شمارم و به ابراهیم حاتمی کیا که هم درد جنگ داشت و هم درد پس از جنگ، سلام و درود خدا را می فرستم.
این سخنران با اشاره به دیدار مقام معظم رهبری با اهالی سینما گفت: دوست دارم آقای حاتمی کیا درباره ی این عبارت خود که به حضرت آقا گفتند به ما هم درجه بدهید و ما درجه می خواهیم توضیح دهند. من با شنیدن این موضوع خیلی شکستم، چراکه هرچه می کشیم از این درجات و تیتر ها و عنوان ها و تمدّن سازی های صوری و کاذب است که بسیاری از عرصه های علم و هنر را فرا گرفته است و رابطه ی گرم و صمیمی میان مردم و دولت را متلاشی کرده است. در این کتاب به چه زیبایی فیلم دیدبان حاتمی کیا مورد ارزیابی قرار گرفته و بیان می کند که در این فیلم فضای روابط از نوع طولی هستند و نه عرضی. حتی هنرپیشه ای که بعنوان نقش اوّل انتخاب می شود، انسانی بدون شهرت است.
افروغ اضافه کرد: پیشنهاد می کنم کتاب «سینمای ملّی و جهانی شدن» مورد مواجهه ی محاوره ای و دیالوگ بین کارشناسان حوزه فرهنگ و سینما واقع شود. همچنین باید وجوه ضروری جهانی شدن پایدار را مورد تأکید قرار دهیم که مهمترین آن وجود یک نگاه عام گرایی هستی شناختی موجه در این زمینه است تا ارزش های جهانی مشترک از آن نتیجه گیری شود و جهانی شدن مدیریت اغنایی داشته باشد.
سیم گلسازی
نخ
پارچه ساتن گلبهی
تور گلبهی
پارچه ساتن سبز
ابنبات یا شکلات را با پارچه توری و ورق طلایی رنگ پوشش دهید
سپس سیم گلسازی را به ان وصل کنید
برای سهولت کار
میتوانید از ابنبات چوبی استفاده نمایید
گلبرگ ها و برگ ها را باید قبلا درست کنید
سپس گلبرگ و برگ را به ان وصل کنید تا شکل یک گل کوچک دراید
همه گل ها راجمع کرده و.با یک سیم دیگر بپیچید
1 - دستشویی و حمام :
یکی از جاهایی که بدون شک به نصب آینه در آن فکر میکنید، دستشویی و حمام است. متداولترین و قدیمیترین جا برای نصب آینه در دستشویی و حمام، بالای سینک دستشویی است. از آنجا که این آینه بیشتر برای اصلاح صورت آقایان و آرایش خانمها استفاده میشود، بهتر است افقی باشد و در راستای شانههای شما به دیوار متصل شود. اگر حمام بسیار کوچکی دارید، میتوانید بالای وان یک آینه نصب کنید که احساس بزرگشدن فضا را منتقل کند.
2 - اتاق خواب :
آینه اتاقخواب باید قدی باشد؛ البته اگر میخواهید کاربردی باشد. یکی از مکانهای مناسب برای قراردادن این آینه هم روبروی در است تا از بیرون اتاق هم قابلاستفاده باشد. اگر جای کافی ندارید، از پشت در یا داخل کمد برای نصب آینه استفاده کنید.
3 - بالای میز :
اگر میز کار شما به دیوار متصل شده، بالای آن بهترین جای نصب آینه است. این کار نهتنها کمک میکند بتوانید به ظاهر خود را در آینه نظر بیندازید، بلکه فضای اتاق را هم بزرگتر میکند. ویژگی دیگر این آینه هم این است که به شما امکان میدهد بدون اینکه سر برگردانید، بتوانید بفهمید چه کسی پشت سر شما یا درحال واردشدن به اتاق است.
4 - نزدیک در ورودی :
از کاربردیترین آینهها، آینههایی هستند که در کنار در ورودی نصب میشوند. اگر یک میز هم زیر آنها قرار بگیرد که دیگر عالی است. چرا؟ چون میتوانید هنگام ورود و خروج به خانه، ظاهر خودتان را بررسی کنید، کیف و کلیدتان را روی میز بگذارید و اگر برایتان وسیلهای میآورند، روی آن قرار بدهند. با این کار مهمانها هم نفس راحتی هنگام ورود به خانهتان میکشند.
5 - اتاق بچه :
بچهها عاشق نگاه کردن به خودشان در آینه هستند پس اگر میخواهید آنها را خوشحال کنید، یک آینهنشکن که قاب و حاشیه کارتونی دارد، برایشان انتخاب کنید و آن را جایی بزنید که کاملا در معرض دید آنها باشد. از خیر تزئین اتاق با آینه بگذرید.
منبع : salamat.ir
1 - دستشویی و حمام :
یکی از جاهایی که بدون شک به نصب آینه در آن فکر میکنید، دستشویی و حمام است. متداولترین و قدیمیترین جا برای نصب آینه در دستشویی و حمام، بالای سینک دستشویی است. از آنجا که این آینه بیشتر برای اصلاح صورت آقایان و آرایش خانمها استفاده میشود، بهتر است افقی باشد و در راستای شانههای شما به دیوار متصل شود. اگر حمام بسیار کوچکی دارید، میتوانید بالای وان یک آینه نصب کنید که احساس بزرگشدن فضا را منتقل کند.
2 - اتاق خواب :
آینه اتاقخواب باید قدی باشد؛ البته اگر میخواهید کاربردی باشد. یکی از مکانهای مناسب برای قراردادن این آینه هم روبروی در است تا از بیرون اتاق هم قابلاستفاده باشد. اگر جای کافی ندارید، از پشت در یا داخل کمد برای نصب آینه استفاده کنید.
3 - بالای میز :
اگر میز کار شما به دیوار متصل شده، بالای آن بهترین جای نصب آینه است. این کار نهتنها کمک میکند بتوانید به ظاهر خود را در آینه نظر بیندازید، بلکه فضای اتاق را هم بزرگتر میکند. ویژگی دیگر این آینه هم این است که به شما امکان میدهد بدون اینکه سر برگردانید، بتوانید بفهمید چه کسی پشت سر شما یا درحال واردشدن به اتاق است.
4 - نزدیک در ورودی :
از کاربردیترین آینهها، آینههایی هستند که در کنار در ورودی نصب میشوند. اگر یک میز هم زیر آنها قرار بگیرد که دیگر عالی است. چرا؟ چون میتوانید هنگام ورود و خروج به خانه، ظاهر خودتان را بررسی کنید، کیف و کلیدتان را روی میز بگذارید و اگر برایتان وسیلهای میآورند، روی آن قرار بدهند. با این کار مهمانها هم نفس راحتی هنگام ورود به خانهتان میکشند.
5 - اتاق بچه :
بچهها عاشق نگاه کردن به خودشان در آینه هستند پس اگر میخواهید آنها را خوشحال کنید، یک آینهنشکن که قاب و حاشیه کارتونی دارد، برایشان انتخاب کنید و آن را جایی بزنید که کاملا در معرض دید آنها باشد. از خیر تزئین اتاق با آینه بگذرید.
منبع : salamat.ir
عنکبوت، بیست و نهمین سوره قرآن است که مکی و 69 آیه دارد.
در فضیلت این سوره از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم روایت شده: هرکس سوره عنکبوت را بخواند به تعداد همه مؤمنان و همه منافقان ده حسنه به او عطا می شود. 1
از امام صادق علیه السلام نقل شده: هرکس سوره عنکبوت و روم را در شب بیست و سوم ماه رمضان قرائت کند، سوگند به خدا که از اهل بهشت خواهد بود زیرا این دو سوره نزد پروردگار از جایگاه بلندی برخوردارند. 2
آثار و برکات سوره
1) درمان همه بیماری ها
از رسول گرامی اسلام نقل شده است: هرکس سوره عنکبوت را نوشته و پس از شستن، از آب آن بنوشد همه دردها و بیماری ها از او زایل می شود. امام صادق علیه السلام نیز فرموده اند: اگر این سوره را بنویسند و آنگاه آن را شسته و از آب حاصل از آن بنوشند تب، سردی و درد از آنها برداشته می شود و از هیچ دردی جز درد مرگ که چاره ای از آن نیست، غمگین نمی شوند و در زندگی به شادی فراوانی دست می یابند. 3
2) جهت آرامش و شرح صدر
نوشیدن آب این سوره موجب شادی دل و شرح صدر می شود و اگر برای افروختگی و حرارت چهره از این آب صورت را بشویند برطرف می شود و اگر هنگام خواب این سوره خوانده شود موجب آرامش و راحتی در خواب می شود. 4
پی نوشت ها:
(1) مجمع البیان، ج8، ص5
(2) ثواب الاعمال، ص 109
(3) تفسیرالبرهان، ج4، ص301
(4) ه
همه ما خیلی وقتها لیستی از کارهایی که باید انجام بدهیم آماده میکنیم. اما درمورد کارهایی که باید از آنها دست بکشیم چطور؟ افراد موفق کارهایی که در زیر عنوان میکنیم را انجام نمیدهند اما این احتمال وجود دارد که شما هنوز انجامشان میدهید. همین امروز تصمیم بگیرید و این عادتها را به لیست کارهای کنارگذاشتنی اضافه کنید.
بی مقصد پیش می روید: افراد موفق برنامه دارند. زندگی آنها جهت و مقصد دارد. هیچوقت بی اراده کاری نمیکنند و بی مقصد پیش نمیروند به امید اینکه بهترینها برایشان اتفاق بیفتد. آنها برای خود هدف تعیین میکنند و بعد برای رسیدن به آن برنامهریزی میکنند. اگر شما از آن دسته آدمهای هرچه پیش آید خوش آید هستید، از این رویکرد دست بکشید و شروع به برنامهریزی کنید.
مدام "من نمی توانم" می گوئید : در حقیقت تنها کسی که می تواند بگوید شما نمی توانید، خودتان هستید. اگر در پس ذهن خود انعکاس این کلمات را می شنوید، آنها را دور بریزید. ایمان شما می تواند کوه ها را جابجا کند و تردیدتان می تواند سر راه شما کوه بسازد. شک داشتن به خودتان، دشمن شماره یک پیشرفت شماست.
تنها زمانی نگرانی درباره توانایی ها و ارزش های فردی خودتان را کنار می گذارید که بدانید چقدر توانایی دارید و اینکه واقعا می توانید. در نهایت تردیدو ایمان شما یک وجه اشتراک دارند، هر دوی آنها می خواهند شما چیزی را باور کنید که قادر به دیدن آن نیستید. فقط باید تصمیم بگیرید که می خواهید کدام یک را باور کنید.
انجام کارها را به فردا می اندازید: انسان های موفق عادت دارند کاری را که آدم های تنبل برای فردا برنامه ریزی می کنند، همین امروز انجام دهند. بزرگترین دشمن بهره وری،این باور غلط است که شاید فردا روز بهتری برای انجام کار باشد. این یک دروغ است.
فردا هم شما همین احساس را خواهید داشت و آن فردای بهتر هرگز نخواهد آمد. مشکل واقعی شما نه توانایی امروزتان بلکه طرز فکرتان است. باید درک کنید که فردایی وجود ندارد و هرگز وجود نخواهد داشت. مطمئن ترین فرصتی که شما دارید همان لحظه ای است که در آن زندگی می کنید. زندگی همین لحظه است.
روزی به جز امروز وجود ندارد. اگر امروز کاری را که دیگران انجام نمی دهند انجام دهید و آنقدر خوش شانس باشید که فردا را ببینید، با توانایی از خواب بیدار می شوید که دیگران از آن بی بهره اند.
به یک فکر بکر لازم دارید: با دست به کاری نزدن به هیچ جا نمی رسید. یک ایده تا زمانی که آن را عملی نکنید هیچ فایده ای به حال شما ندارد. در واقع تا وقتی که آن ایده بزرگ در سرتان جا خوش کرده، ضررش از نفعش بیشتر است. ضمیر ناخودآگاه شما می داند که دارید امروز و فردا می کنید.
تلاشی که برای ایجاد تاخیر در کامل کردن کارهای خود به خرج می دهید، استرس، اضطراب، ترس و معمولا امروز و فردا کردن های بیشتر با به دنبال خواهد داشت. چرخه معیوبی که مرتب بدتر می شود تا زمانی که دست به کاری بزنید. پیشرفت شما با کارهای جدیدی که انجام می دهید مورد ارزیابی قرار می گیرد. اگر عملی در کار نباشد، در واقع هیچ پیشرفتی نمی کنید.
بهانه گیری می کنید : افراد موفق دیگران را مقصر نمیکنند و بهانه نمیآورند و از بدشانسیشان شکایت نمیکنند. آنها مسئولیت کامل زندگی خود را بر عهده میگیرند. آنها میدانند که موفقیت و شکست در دستان خود آنهاست. پس سعی نکنید خود را قربانی جلوه دهید یا بهانه بیاورید.
توقع بیش از حد از خود دارید : هر وقت درگیر پروژه ای می شوید که شما را به حرکت وامی دارد، طبیعی است که از خودتان انتقاد کنید. علت این است که شما برای کاری که در دست دارید، ذوق دارید و دیدگاهی درباره اینکه نتیجه در پایان چه خواهد شد و چه حسی خواهد داشت، در ذهن خود دارید. اغلب بین کیفیت فعلی کارتان و آنچه خودتان انتظار دارید از آب دربیاید، فاصله وجود دارد.
حس شما به شما می گوید که خروجی کار به اندازه کافی خوب نبوده است، تلاش کرده اید خوب از کار دربیاید اما هنوز خوب نیست. همین حس خوبی که نسبت به کارتان دارید از اول شما را درگیر خودش کرده و به همین دلیل است که می خواهید مطمئن باشد. این حقیقت فوق العاده ارزشمند است و به آن علاقه و میل درونی می گویند.
اجازه ندهید وسوسه بهتر شدن از آنچه که هستید، شما را از پیشرفت در راه یادگیری و رشد برای بهترین بودن باز دارد. بالاخره به آنجا خواهید رسید. فقط به کمی تمرین نیاز دارید. اگر هنوز در این مرحله هستید، بدانید که کاملا طبیعی است و مهمترین کاری که می توانید انجام دهید این است که به کارتان ادامه دهید. تنها با تلاش بیشتر است که می توانیدسطح مهارت خود را کامل کنید و فاصله بین حس خوب و کیفیت خروجی کارتان را کاهش دهید.
دست از کار می کشید تا جلوی ضرر را بگیرید: پشتکار، مادر تمام تلاش های مولد شماست. شکست ( کوچک یا بزرگ ) هر روز برای بهترین افراد اتفاق می افتد. قوی ترین و کارآمدترین انسان ها آنهایی نیستند که همواره موفق می شوند بلکه کسانی هستند که بعد از باخت تسلیم نمی شوند. درست در اوج زمانی که حس دست کشیدن از کار به شما دست می دهد، به این فکر کنید که چقدر راه آمده اید و از اول چرا این کار را شروع کرده اید.
اغلب خیلی بیشتر از آنچه فکر می کنید به موفقیت نزدیک هستید. بعضی افراد درست زمانی تسلیم می شوند که تقریبا به هدف رسیده اند درحالی که دیگران برخلاف آنها با تلاش بیشتر از همیشه تا آخرین ثانیه ممکن، بر هدف خود غلبه می کنند.
مدام می گویید: خیلی دیر است:اشتباه است، برای متفاوت بودن و دست به کار جدیدی زدن هیچگاه دیر نیست. این یک امر بدیهی است اما آگاهی لازم است با صدای بلند بگویید: من با بهتر ساختن خودم در حال حاضر، آینده ای بهتر را رقم خواهم زد. این لحظه یک شروع تازه است. شکایت کردن از زمان هدر رفته و فرصت های از دست رفته در گذشته، بی فایده است. شما نمی توانید در این مورد کاری انجام دهید. آینده شما نزدیک است.
آن را دو دستی بچسبید و با خودتان جلو ببرید. زمانی که با یک صخره مانع مواجه شدید، بین نشستن و دست به هیچ کاری نزدن و دست به کار شدن برای پیشرفت بیشتر، گزینه دوم را انتخاب کنید. فکر کنید و اگر مجبور شدید از صخره بالا بروید.
جاهطلبیهایتان را محدود می کنید: افراد موفق باور شگرفی به خود دارند و جاهطلب هستند و استانداردهای بالایی برای زندگی خود در نظر میگیرند. آیا شما خودتان را پایین میکشید؟ اعتمادبهنفستان را از دست دادهاید؟ از اول شروع کنید. برای خودتان اهداف بلندپروازانه تعیین کنید. مهارتها، استعدادها و دستاوردهایتان را به خود یادآور شوید و هر روز به خودتان انگیزه بدهید.
اگر بتوانید از فعالیتهای بیارزش و منفی که انجام میدهید دست بکشید، خود را به موفقیت نزدیکتر خواهید کرد. از انجام کارهایی که میدانید فقط وقتتان را تلف میکند خودداری کنید و شروع به ساخت موفقیتتان کنید.
منابع : مجله موفقیت/
در عصر کنونی که جامعه غربی در اوج بهره کشی از زنان و دختران تلاش می کند با قانونمند کردن ضدّ ارزش های خود برای دیگر جوامع و فرهنگ ها، فشارهای فراوان را به خصوص بر مسلمانان وارد سازد ، توجّه به جایگاه دختران در سخن و سیره معصومان (علیه السلام) داروی شفابخش روزگار ماست.
یکی از موضوعات مهم اجتماعی امروز جایگاه و نقش دختر در عرصه خانواده و اجتماع است.
وقتی کمی دقت می کنیم ، می بینیم که هنوز هستند انسانهایی که جاهلانه پسر را بر دختر ترجیح می دهند و به تعبیر قرآن کریم با شنیدن نام دختر چهره آنان عبوس می شوند که به همین جهت به تندی مخاطب خدای سبحان قرار می گیرند.
این تلقی که ریشه تاریخی دارند ، ناشی از جهل آنان و یکی از مصادیق جاهلیت مدرن است. با سیری در منابع اسلامی می توان فهمید که دختر در اندیشه اسلامی چه جایگاه والایی داشته و دارد.
در اندیشه اسلامی دختر از آنچنان جایگاهی برخوردار است که پیامبر اسلام در مهمترین مسائل اجتماعی آنان را وارد می سازد در قضیه مباهله دختر خویش را همراه خود برد در حالی که در آن زمان اعراب دختران را زنده به گور می کردند.
هم چنانکه خدای سبحان در چندین آیه از قرآن کریم بر عدم تفاوت بین دختر و پسر اشاره می کند. آیات 84 و 85 سوره انعام بر این عدم تفاوت تصریح دارد: وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَقَ وَیَعْقُوبَ کُلاًّ هَدَیْنَا وَنُوحًا هَدَیْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّیَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ وَأَیُّوبَ وَیُوسُفَ وَمُوسَی وَهَارُونَ وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ (84)
وَزَکَرِیَّا وَیَحْیَی وَعِیسَی وَإِلْیَاسَ کُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِینَ(85)
در این آیات خدای سبحان حضرت عیسی (علیه السلام) فرزند حضرت مریم (سلام الله علیها) را از فرزندان حضرت ابراهیم (علیه السلام) می شمارد که خود اشاره به آن است که در اندیشه اسلامی هیچ تفاوتی میان فرزندان دختر و پسر نیست. این در حالی است که در آن زمان تنها فرزندان پسری را از نوادگان و فرزندان خویش بر می شمردند و فرزندان دختری خویش را فرزندان دیگران و پدران دیگر می شمردند.
خدای سبحان در آیات 35 و 36 سوره آل عمران مستقیماً خودش نام دختر را انتخاب می کند و تنها نامی است که خدای سبحان انتخاب کرده برای یک دختر. (إِذْ قَالَتِ امْرَأَةُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ مَا فِی بَطْنِی مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّی إِنَّکَ أَنتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ (35)
فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّی وَضَعْتُهَا أُنثَی وَاللّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَیْسَ الذَّکَرُ کَالأُنثَی وَإِنِّی سَمَّیْتُهَا مَرْیَمَ وِإِنِّی أُعِیذُهَا بِکَ وَذُرِّیَّتَهَا مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ (36))
در تعبیر بسیار جالب دیگری خداوند در آیه 49 سوره شوری از دختر به عنوان هدیه استفاده می کند و انسانها باید از این هدیه خداوند خوشحال شوند.
بدیهی است این تعبیرات بهترین تعبیر ممکن برای دختر است، همچنانکه برای پسر چنین تعبیری بکار نرفته است. در ادبیات معصومین (علیهم السلام) هم چنین ادبیاتی متداول است. هم چنانکه پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) در تعبیری از دختران به باقیات صالحات تعبیر می شود.
با این حال نقش تعیین کننده زن در بقاء و رشد جامعه بشری همیشه مورد توجّه مثبت و منفی اندیشمندان، سیاستمداران، مدیران و رهبران جوامع بوده است.
تاریخ، گویای این واقعیت است که زن در کنار مرد در تمدّن بشری ـ مستقیم و غیر مستقیم ـ نقش آفرین بوده است، ولی از دیرزمان و با انگیزه های مختلف از حقوق الهی و انسانی خود محروم گردیده است.
تاریخ، این حقیقت را در سینه خود ثبت کرده است که پیامبران و اولیای الهی در احقاق حقوق و هم در ایفای نقش سالم و سازنده زنان، برترین جریان سازی و هدایت را داشته اند.
دختر؛ هدیه الهی
در سیره امامان معصوم (علیهم السلام) نیز اگر کسی از داشتن فرزند دختر احساس ناخشنودی می کرد، آن بزرگواران با آنان برخورد می کردند و سعی داشتند تا رسومات جاهلی را از ذهن آنان پاک کنند.
در حدیثی چنین نقل شده که فردی از یاران امام جعفر صادق (علیه السلام) دختردار شد، حضرت نزد او رفت، دید خشمگین است، فرمود: "اگر خداوند به تو وحی کند که آیا می خواهی چیزی را من برای تو انتخاب کنم یا تو برای خودت انتخاب می کنی؟ چه پاسخ می دهی؟" آن مرد گفت: به خدا عرض می کنم: آنچه را تو برایم بپسندی و انتخاب کنی، می پسندم.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: "اکنون خداوند فرزند دختر را برای تو انتخاب کرده است." سپس فرمود: "آن عالم و ولیّ خدا (خضر علیه السلام) که همراه موسی (علیه السلام) بود و آن پسر بچه را کشت، خداوند از قول او فرمود: ما آن پسر را کشتیم چرا که بیم آن بود پدر و مادرش را به طغیان و کفر وادارد، از این رو خواستیم پروردگارشان به جای او فرزندی پاک تر و با محبّت تر به آن پدر و مادر بدهد."
امام صادق(علیه السلام) در ادامه فرمود: خداوند به آن دو، دختری عنایت کرد که از او و نسل وی هفتاد پیامبر به دنیا آمدند.
در فرهنگ اهل بیت (علیهم السلام) که ریشه در وحی و کلام الهی (قرآن) دارد، زنان و دختران از جایگاه خاصّی برخوردارند. تعابیر زیبا و بلندی که برای دختران به کار گرفته شده است، حاکی از این موضوع است.
در سخنان معصومان علیهم السلام از دختران با واژه هایی چون: ریحانه (گل)، قواریر (بلورها)، و حسنه (نیکی) یاد شده است؛ که هر یک، نشان از امتیاز و ویژگی خاصّ طبیعی و روحی دختران دارد.
منبع: mehrnews.com